احسان محمدی فاضل : پنجشبه صبح هوا ناجوانمردانه سرد بود، دستام هنوز به سرما عادت نکرده بود و داشت از سردی قانقاریا میگرفت و در هفت تیر منتظر تاکسی بودم که یه تاکسی زرد قناری اومد با هیجان گفتم بلوار کشاورز؟ چش و چاری اومد که انگار گفتم سانفرانسیسکو
چند قدم جلوتر یه خانوم ایستاده بود که معلوم بود بعد از مستحبات شب عملیات زیرسازیه میک آپ شروع کرده بود با لحن دوبلورهای حرفه ای صدا و سیمای ج اا گفت بلوار کشاورز؟
راننده چنان زد رو ترمز نگران شدم کمربند ایمنی نبسته باشه و از شیشه اتومبیل پرت شه کف میدون ولی با صدای رسایی گفت بفر مااااا آبجیییی چند روزه دارم فکر میکنم چه خوبه آدم آبجیشو یهو ببینه و از سرما خوردگی نجاتش بده و دوم اینکه مگه از میدون هفت تیر تا بلوار کشاورز چندتا بلوار کشاورز داریم؟ #نه_به_خشونت_علیه_مردان
درباره این سایت